گاهی خسته می شود ..
خسته از سرنگ های بی رحم همیشگی ..
خسته از انتظار بر روی تخت ..
خسته از تهوع های بی وقت ..
خسته از نگاه دیگران ..
خسته از جمله تکراری "خدا شفا بده " ..
خسته از اینکه صدای بازی بچه ها همیشه آنسوی پنجره است ..
...
گاهی با خود می گوید : کِی تمام می شود ..
بدون آنکه معنیِ "تمام" برایش معلوم باشد ..
...
خدایا ..
هنوز به تو امیدوار است ..
و هنوز از این امید خسته نشده ..
به فکرش باش ..
بی گناه ترین است ...
اخرین دیدگاه ها
الهی بمیرم براش.
اتیش گرفتم از اشکاش....
آدم های ساده را دوست دارم!
همان ها که بدی هیچ کس را باور ندارند!
آدم های ساده را باید مثل یک تابلوی نقاشی ساعت ها تماشا کرد؛
عمرشان کوتاه است!!
آدم های ساده را دوست دارم!
بوی ناب “ آدم ” می دهند