طنز:
تصور کنین دخترا برن جبهه جنگ !
مریم اون دشمن رو تیر بارون کن
- نه حیفه خوشکله دلم نمیاد بکشمش ؛ نمیخوام
سارا اون پسره رو بمبارون کن
- نه شبیه بی افمه نمیتونم بکشمش
مهسا تفنگ ها رو پر کن
- باشه ؛ یه لحظه وایسا موهامو ببندم
نیلو خشاب ها رو بیار
- وای یه سوسک داره رو خشابا را میره
شبنم اون پسره رو بکش
- وای نه نمیتونم خون ببینم
سوسن هفتیرا رو پر کن
- اه دیدین چی شد ناخنم شکست
..
[ادامه متن . . .]
طنز:
تصور کنین دخترا برن جبهه جنگ !
مریم اون دشمن رو تیر بارون کن
- نه حیفه خوشکله دلم نمیاد بکشمش ؛ نمیخوام
سارا اون پسره رو بمبارون کن
- نه شبیه بی افمه نمیتونم بکشمش
مهسا تفنگ ها رو پر کن
- باشه ؛ یه لحظه وایسا موهامو ببندم
نیلو خشاب ها رو بیار
- وای یه سوسک داره رو خشابا را میره
شبنم اون پسره رو بکش
- وای نه نمیتونم خون ببینم
سوسن هفتیرا رو پر کن
- اه دیدین چی شد ناخنم شکست
مهناز فردا باید بریم خط مقدم!
- واااای نه! چی بپوشم؟
خانما برای اینکه ثابت کنن از این طنز خوششون آومده لطفا دیدگاهشان را بنویسند
زیبا بود :
1392/08/25 - 23:11عيب کار اينجاست که من '' آنچه هستم '' را با '' آنچه بايد باشم '' اشتباه مي کنم، خيال ميکنم آنچه بايد باشم هستم، در حاليکه آنچه هستم نبايد باشم.